در ادامهی گشت و گذار در منطقهی l’Yonne فرانسه (با لیون اشتباه نگیرید) به شهر «سنت-سوُر-آنپویزه» سری زدیم که با روستای محل اقامت ما حدود ۲۰ دقیقه با خودرو فاصله دارد. این شهر را به دلیل انتخاب کردیم. اول اینکه یک مسیر پیادهروی خیلی خوب و زیبا دارد. و دوم اینکه زادگاه یک نویسندهی نامدار فرانسوی است. خانم «گابریل کُلِت» (Colette) ، نویسندهی معروف آغاز قرن بیستم، در پایان قرن نوزندهم در سال ۱۸۷۳ در همین شهر بدنیا آمد و تا پیش از ازدواج همینجا زندگی کرد.
او در ۲۰ سالگی با «ویلی» Willy که خود نویسندهی معروفی بود ازدواج میکند. البته شهرت او به معنای معتبر و باکیفیت بودنش نیست. بلکه «ویلی» نویسندهی رمانهای عامیانهی پرفروش – و حتی شاید زرد – بود. «ویلی» که حدود بیست سال از «کلت» بزرگتر بود، زندگی را به خودش سخت نمیگذراند و هروقت فرصت دست میداد از عشقبازی و همخوابگی با زنان دیگر کوتاهی نمیکرد. بنابراین خیلی عجیب نیست که نوشتههای آغازین «کلت» تا حدودی درونگرا و همچنین مملو از احساسات نوستالژیک و رشکبرانگیز به دوران کودکی باشد. حتی بسیاری از تجربههای جنسی در رمانهای «کلت» به دوران کودکی برمیگردند.
در مورد نویسندهشدنِ «کلت» دو روایت وجود دارد. بنا بر روایت اول، گویا یک روز «ویلی» در کمدهای خانه دستنوشتههای کلت را میبیند و از آنها خوشش میآید. پس از این اتفاق است که او همسرش را به نوشتن جدیتر تشویق میکند. دومین روایت این است که «کلت» با دیدن موفقیت همسرش به نویسندگی روی میآورد و اولین رمانش را مینویسد و به شوهرش نشان میدهد. در هر حال به زودی اولین رمان کلت چاپ میشود. اما نه به اسم خودش، بلکه به نام شوهرش. این رمان که به زودی به یک مجموعهی پرطرفدار و پرفروش به اسم «کلودین در مردسه» تبدیل میشود باعث شهرت «کلت» میگردد و رمانهای بعدی به اسم خود وی چاپ میشوند. موضوع این مجموعه رمانها اتفاقهایی است که در شهری ساختگی بین چند دختر نوجوان صورت میگیرد. از جمله روابط عاشقانه بین آنها. موضوعی که در آن دوران مورد علاقهی بسیاری از مردان بوده و همین امر باعث فروش بالای رمانهای کلت میشود. هرچند که ماجرای «کلودین در مدرسه» در یک شهر فرضی میگذرد، اما اگر به شهر «سنت-سوُر-آنپویزه» سری بزنید، میتوانید اکثر مکانهای این داستان را تشخیص بدهید و متوجه بشوید که مکان واقعهها در این مجموعه داستان، در واقع همین شهر است.
تفاوت اثرهای «کلت» با نوشتههای شوهرش در این است که «کلت» نگاهی انتقادی و کمی عمیقتر به رابطههای انسانی دارد و تنها به دنبال بازارگرمی نیست. همین امر سبب میشود که رمانهای او در بین نویسندهگان و ادیبان فرانسوی اعتبار پیدا کند. با معروف شدن «کلت» و ادامهی هوسرانیهای شوهرش، او از «ویلی» جدا میشود. اما مدتها پس از جدایی دعوای حقوقی بر سر حقوق «کلت» بر اثرهایی که با اسم شوهر سابقاش نوشته بود ادامه پیدا میکند. حتی تا سالهایی نه چندان دور میان پژوهشگران بر سر اینکه کدام اثرها واقعن نوشتهی او و کدامها نوشتهی «ویلی» هستند اختلاف نظر وجود داشته است. اما گویا امروز تردیدی نیست که مجموعهی رمان «کلودین در مدرسته» تمام و کمال نوشتهی «کلت» است.
امروز در شهر « سنت-سوُر-آنپویزه» زادگاه و محل زندگی دوران کودکی «کلت» موزهای به اسم او دایر شده است. همچنین خانهی دوران کودکی وی نیز با کمک چند انجمن غیردولتی از جمله انجمن «خانهی کُلِت» و شورای محلی بازسازی و نگهداری گردیده است. (به سایت «خانهی کُلِت» سر بزنید و با فعالیتهای این انجمن آشنا شوید.)
همانطور که در عکس میبینید، خانهی او در حال مرمت دوباره است. من خودم تا کنون اثری از او را نخواندهام. اما همسفرانم که هرکدام چند کتاب از او را خوانده بودند، به خوبی مکانهای توصیفشده در «کلودین در مدرسه» را تشخیص میدادند. زیرا که بسیاری از فضاها و رخدادهای این رمان دقیقا تجربههای کودکی وی بودهاند. کوچه، پلهکان خانه، باقچهی جلوی خانه و… .
«کلت» دختر شهرستانی درحالی در سال ۱۹۵۴ در شهر پاریس درمیگذرد که شهرت و جایگاه اجتماعی قابل توجهی بدست آورده بود. او فعالیتهایش را به تئاتر – هم نویسندگی و هم بازیگری – نیز گسترش میدهد و در این زمینه هم از خود اثر و شهرت بهیادگار میگذارد.
***
در یادداشت بعدی، مسیر بسیار زیبای پیادهروی و یک مکان جالب دیگر را معرفی و پیشنهاد خواهم کرد.