خیلی از نیروهای دموکراسی خواه به اشتباه فکر می‌کنند مردم‌سالاری با تصویب و به اجرا گذاشتن قانون‌های خوب در یک جامعه و یک واحد سیاسی اجرا می‌شود. هرچند که تدوین و اجرای قانون‌های خوب و مناسب که تضمین‌گر حفظ وضعیت دموکراتیک باشند، لازم و واجب است، اما به هیچ‌وجه کافی نیست.

یعنی درواقع اصلا ماجرا این نیست. وضعیت مردمسالار اینطور حاکم نمی‌شود که یک عده آدم دانشمند، فهمیده و خیرخواه بنشینند و قانون‌های خوب تصویب کنند و دیگران آنها را به اجرا بگذارند، بلکه وضعیت دموکراتیک نتیجه‌ی تناسب قوا و البته برتری نسبیِ نیروهای مردم‌سالار است. در طول تاریخ، همیشه وضعیت دموکراتیک پس از درگیری‌ها و  زد و خوردهای طولانی و جدی حاکم شده است و هیچ مورد، تاکید می‌کنم، هیچ موردی را نمی‌توان یافت که نیروهای ضددموکراسی با پند و اندرز میدان را واگذار کرده باشند و وضعیت مردم‌سالار بر یک واحد سیاسی – که به آن کشور یا جامعه می‌گوییم- حاکم شده باشد. (البته وقتی از وضعیت دموکراتیک صحبت می‌کنیم، نگاهی حداقلی و نسبی داریم. متاسفانه وضعیت دموکراتیک مطلوب و استانداراد وجود ندارد و تحقق آن غیرممکن است.)

با توجه به نکته‌ی بالا، تعطیل کردن نشریه‌هایی مثل ۹دی به نفع دموکراسی است. چرا؟

نه به این دلیل که صدای آنها خفه می‌شود و بستن صدای دشمنان مردم‌سالاری به تحقق آن کمک می‌کند. نه! بلکه از این جهت که اجرای قرارداد یکطرفه، هرچند هم که خوب باشد، به نفع مردمسالاری نیست. اما اگر یک قانون و قرارداد نه‌چندان خوب اما به طور برابر اجرا شود، بیشتر به روند اِعمال مردمسالاری کمک می‌کند. مثلن اگر قرار باشد رسانه‌هایی که برخلاف منافع ملی یا سیاست‌های کلی نظام تبلیغات می‌کنند تعطیل شوند، (و در واقع جناح ضدمردم‌سالاری از این بهانه برای سرکوب رقیبان و خفه‌کردن صدای آنها استفاده کند) بهتر است نیروهای مردم‌سالار اگر هروقت زورشان رسید، این قانون را در مورد طرف مقابل اجرا کنند. درست مثل همین جریان هفته‌نامه‌ی ۹دی.

اگر هر ازچندگاهی تیغ سانسور و سرکوب به بدن جناح ضدمردمسالاری مالیده شود، آنوقت به احتمال زیاد و در صورتتداوم این روند، آنها دست‌کم درباره‌ی کاهش سانسور و افزایش آزادی بیان به توافق خواهند رسید. یعنی در سایه‌ی این تهدید که ممکن است نشریه‌ی یا سایت خودشان هم تعطیل یا فیلتر شود، احتمال اینکه آنها با برچیدن یا کم‌کردن فیلتر و توقیف موافقت کنند بسیار بیشتر می‌شود. درواقع اگر تهدید به محدودکردن آزادی بیان دوطرفه باشد، و جناح مردمسالار توان محدود کردن صدای جناح ضدمردمسالاری را داشتهباشد، باید اینقدر این روند را ادامه دهد تا دست‌آخر بر سر کاهش توقیف و سانسور به توافق برسیم.

534191_150

وقتی یک روز سایت محسن رضایی فیلتر می‌شود، یک روز دیگر پای احمد توکلی به دادگاه مطبوعات باز می‌شود و سایتش تهید به تعطیلیمی‌شود، و چند ماه بعدتر نشریه‌ی رسایی و کوچک‌زاده تعطیل می‌شود، و در این میان فلان مجله رفع توقیف می‌شود، آنگاه می‌شود امیدوار بود که جنگِ توقیف نشریه‌ها و فیلترکردن سایت‌ها به آتش بس برسد. با این پیش‌فرض که در دنیای سیاست صلح جاویدان هرگز وجود ندارد و هر صلحی که اتفاق می‌افتد، آتش‌بس موقتی‌ای بیش نیست. اما همان هم غنیمت است و باید برای دست‌یافتن به آن کوشید.

Previous post سفر به قرون وُسطا، وسطِ مدرنیته / سفرنامه‌ی «یون» – ۳
Next post بچه‌های رحیمی، بچه‌های ما

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *