چند وقت پیش خبرگزاری فارس در هنگام محاکمه‌ی آقای جیسون رضاییان مطلبی منتشر کرد که ادعاهای سرتاپا کذب و نادرستی به بنده نسبت داده بود. از آنجایی که من نسبت به خودم اطمینان دارم، و با توجه به اینکه این بنگاه خبری همواره چنین مطلب‌های کذبی را درباره‌ی افراد محترم زیادی منتشر کرده است، طبیعی‌ست که دیگر ادعاهای این مطلب هم که من از آنها اطلاعی ندارم، زیر سوال باشد.

همه‌ی ما می‌دانیم که بسیاری از  این دادگاه‌ها بار حقوقی ندارند و بیشتر جنبه و کارکرد سیاسی آنها مورد توجه مسئولان و ماموران است. اما در هر حال آن زمان لازم دیدم که جوابیه‌ای به این سایت بفرستم، و البته به دلیل اینکه در «دام بازی رسانه‌ای» دست‌اندرکاران ماجرا گرفتار نشوم، از انتشار عمومی آن در آن زمان خودداری کردم. بدین جهت می‌گویم «دام رسانه‌ای» که این سناریو و فیلم‌نامه‌ی تخیلی را چیزی جز یک های و هوی زرگری نمی‌دانم. زیراکه به دروغ‌هایی که به شخص من نسبت داده شده آگاهی دارم و می‌دانم که کل ماجرا زاده‌ی ذهن‌های متوهم و تخیل‌پرداز سناریونویسان خلاق و ماهر است. حیف این همه استعداد نویسندگی که در نهادهای مسئول امنیت کشور به هدر می‌روند و در بنگاه‌هایی مثل خبرگزاری فارس به نمایش گذاشته می‌شوند. می‌شد از این استعدادها برای غنای ادبیات پلیسی و رمان‌های جاسوسی و جنایی بهره برد. اینگونه هم مردم لذت بیشتری می‌بردند و هم دعای خیر آنها بدرقه‌ی راه نویسنده‌گان بود. اما اکنون بدبختانهنویسندگان این سناریوها به جز ناله و نفرین مادران و خانواده‌های رنج کشیده نصیبی ندارند و در این میان متاسفانه سرِ امنیتِ کشور بی‌کلاه می‌ماند. هرچند که موردهای ضدونقیض بسیار زیادی در این گزارش داستانی وجود دارد و من تنها به یکی از آنها اشاره می‌کنم، اما باید توجه داشت که ضد ونقیض نوشتن نمک و مزه‌ی ادبیات داستانی پلیسی است و به همین دلیل نباید به نویسنده‌گان آن خرده‌ای گرفت.

و اما جوابیه :

مدیریت محترم خبرگزاری فارس

با سلام

در تاریخ ۲۳/۱/۱۳۹۴ مطلبی با شماره‌ی 13940123000544 شماره‌ی در این سایت منتشر شد که ادعاهای غیرواقعی پرشماری در درباره‌ی بنده در آن درج شده بود.

بدینوسیله و بنابرقانون مطبوعات جمهوری اسلامی ایران، از شما درخواست می‌کنم جوابیه‌ی رسمی اینجانب که بنابرآن غیرواقعی بودن بخشی‌هایی از این مطلب را که به من مربوط می‌شود را خاطرنشان می‌کند، در آن خبرگزاری نشر نمایید. وگرنه به عنوان یک شهروند، حق پیگیری حقوقی را برای خودم محفوظ می‌دانم.

در بخشی از این مطلب آورده شده: «… هنگامی که روح الله شهسوار  – از فعالان فتنه 88 * در خراسان و مسئول شاخه جوانان حزب مشارکت مشهد که بدون هیچ اوراق هویتی به ترکیه گریخته بود – دست به دامان جیسون شد؛ جیسون از جان و دل برای این عنصر فتنه‌گر مایه گذاشت، از رو انداختن به سفارت آمریکا در ترکیه تا کنسولگری آمریکا در دبی.»

در این بند دو مسئله‌ی غیرواقعی وجود دارد.

اول اینکه من با مدارک قانونی در تاریخ جمعه ششم شهریور ۱۳۸۸ از ایران خارج شدم. و خوشبختانه در تمام مدت اقامت کوتاهم در ترکیه هیچ‌گاه از لحاظ اوراق هویتی مشکلی نداشتم. صفحه‌ی گذرنامه‌ام را به پیوست برای شما فرستاده‌ام که در آن مهر ورود بنده به ترکیه و خروجم از این کشور قابل مشاهده است. البته با توجه به شماره‌ی گذرنامه‌ام، شما به راحتی می‌توانید مراتب را از نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران و بویژه کمرک مرز بازرگان جویا شوید. همچنین می‌توانید از طریق هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران و فرودگاه شهید هاشمی‌نژاد مشهد، به مشخصات پروازی که در همان روز من از مشهد به مقصد تبریز گرفتم، دسترسی پیدا کنید. طبق اطلاعاتی که در گذرنامه قابل رویت است، بنده در همان روز از مرز بازرگان و با گذرنامه‌ام وارد ترکیه شده‌ام. اطمینان دارم با توجه به ارتباط‌های استنثایی‌ای که آن خبرگزاری در دستگاه‌های نظامی و امنیتی دارد، پیگیری این مسئله‌ها بسیار آسان خواهد بود و تعجب می‌کنم چرا پیش از انتشار این گزارش چنین عملی صورت نگرفته است.

صفحه‌ی اول گذرنامه‌ی اینجانب صادره‌ی مرداد ۱۳۸۸
صفحه‌ی اول گذرنامه‌ی اینجانب صادره‌ی مرداد ۱۳۸۸
صفحه‌ی گذرنامه‌ی اینجانب با مهر خروج از ایران، و ورود و خروج از ترکیه.
صفحه‌ی گذرنامه‌ی اینجانب با مهر خروج از ایران، و ورود و خروج از ترکیه.

بنده، به جز یکی دو باری که در استانبول آقای رضاییان را به صورت اتفاقی در جمعی از ساکنان استانبول دیدار کردم، هیچ ارتباطی دیگری با ایشان نداشته و ندارم و از اینکه ارتباط ساختگیِ وی با بنده موجب گرفتاری ایشان شده است بسیار متاسف و اندوهگینم. همانطور که گزارشگر شما هم تلاش زیادی به خرج داده که ایشان را انسان خوش‌قلبی نشان بدهد، از نظر اینجانب این امر حقیقت دارد و بنده هم تعجب می‌کنم چرا به چنین شخصیت چنان اتهام‌هایی وارد شده است. گویا گزارشگر قصد دارد تقصیر را گردن دیگران بیاندازد که البته امیدوارم همه‌ی اینها باعث تبرئه‌ی آقای رضاییان شود. آنطور که در گزارش خبرگزاری شما آمده است، بهانه‌ی این ارتباط ساختگی، نیازِ بنده به مدارک اقامت بوده است که با توجه به مدرک‌هایی که ارائه کردم، این ادعا از اساس بی‌اساس، غیرواقعی و ساختگی است. بنابراین تمامی فرض‌های مطلب نشریافته در آن خبرگزاری هم نادرست است؛ از جمله دومین ادعای نادرست این بند درباره‌ی «رو انداختن» آقای رضاییان به سفارت آمریکا در ترکیه و کنسولگری این کشور در دوبی. بنده در طول زندگی‌ام خوشبختانه هرگز به دوبی سفر نکرده‌ام و باید از نویسنده‌ی این گزارش پرسید من چه نیازی به این کار داشتم که آقای رضاییان بخواهد به کنسولگری ایالات متحده در این شهر «رو بیاندازد»؟

موارد نادرست و متناقضی پرشمار دیگری در این مطلب وجود دارد که بنده فعلا از اشاره به آنها پرهیز می‌کنم. ترجیح بنده این است که این مطلب‌ها در همین حد، یعنی بدون پرداختن جزییات دیگر، از طریق همان خبرگزاری منتشر شود. بنابراین از شما درخواست دارم جوابیه‌ی بنده را منتشر نماید و به نظرم همین مقدار برای رفع سوءتفاهم‌های بوجود آمده ناشی از انتشار این مطلب کافی خواهد بود.

منتظر پاسخ شما هستم.

با احترام

روح‌الله شهسوار

۸ اردیبهشت ۱۳۹۴

Previous post قربانیِ مهاجرت ؛ آیا پدر مسئول است؟
Next post بوبوئیسم چیست؟

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *