کلاس درس، روز اول،
استاد پس از بیست سال سابقهی روزنامهنگاری در تلویزیون، امروز این شغل را رها کرده و دیگر از این راه پول در نمیآورد. هرچند که هنوز هم به ساختن مستند ادامه میدهد. او کار و کاسبی دیگری راه انداخته و راه معاشش را از روزنامهنگاری جدا کرده و پولی که از آن راه در میآورد را خرج ساخت مستند میکند.
او حتی برای تدریس در مدرسهی عالی روزنامهنگاری پاریس هم پول دریافت نمیکند و افتخاری درس میدهد. همین امر به او این امکان را میدهد که بدون ملاحظههای شغلی، این حرفه را نقد کند و دانشجویان را با واقعیتهای آن آشنا کند.
در یکی از این نقدها، استاد سکسیست بودنِ ژورنالیستها و رسانهها را به شدت نقد کرد. گفت که مردهای ژورنالیست – بیش از بقیهی حرفهها – همیشه زنهای موفق را به خوابیدن با مدیران رسانهها متهم میکنند، درحالیکه خیلی وقتها این امر واقعیت ندارد. بعد با لحنی آمیخته با شوخی و جدی رو به دخترها کرد و بیپرده گفت: «بخوابید. هرچی خواستید و با هرکی خواستید بخوابید و حالش را ببرید. چند سال دیگه تمام رسانهها تحت کنترل زنها خواهد بود و آنوقت این مردهای سکسیست بازنشسته شدهاند و شما به راحتی به کارتان ادامه خواهید داد.» من چند بار دیگر هم دربارهی تبعیض جنسیتی در فرانسه و اروپا که به شکلهایی پنهان و آشکار وجود دارد، نوشته بودم و تلاش میکنم یادآوری کنم این جامعهها آرمانشهر نیستند و نخواهند شد. اینبار استاد ایوان لب به سخن گشود و شهادت داد.