فصل چهارم سریال خانهٔ پوشالی ( House of Cards ) همین پریروز (جمعه ۱۴ اسفند) روی شبکهٔ نتفلیکس پخش شد.
همهٔ ۱۳ قسمت را نگاه کردم، اما داستان را لو نمی‌دهم.
فقط می‌خواستم چند کلمه دربارهٔ شخصیت فرانک آندروود – با بازی کوین اسپیسی – بنویسم.
یک جای این فصل که یک روزنامه‌نگار به سراغ او می‌آید تا مچش را بگیرد، فرانسیس بهش می‌گوید : «پس همدلی‌ات با طبقهٔ متوسط چه می‌شود؟» بعد هم اصلاحاتی را که در دستگاه آموزشی، تامین اجتماعی، شغل و… کرده را یادآور می‌شود که همهٔ آنها به نفع مردم عادی بوده است.

 

دشمنِ اشراف

به جواب روزنامه‌نگار کاری ندارم؛ اما فرانک آندروود دروغ نمی‌گوید که نمایندهٔ طبقهٔ متوسط است. دست‌کم این واقعیت را می‌توان پذیرفت که اون مدافع منافع طبقهٔ حاکم اقتصادی-سیاسی نیست. او از یک دنیا و فرهنگ دیگری می‌آید که نو-اشرافی‌یانِ جدید آمریکایی با آن بیگانه‌اند. او فرهنگی متفاوت با طبقهٔ حاکم دارد و اغلب آنها نمی‌توانند در بازی‌خوانی موفق باشند. به همین دلیل رقیبانش همیشه وقتی متوجه خطر او می‌شوند که دیگر خیلی دیر شده است. به قول معروف «دستش دیر رو می‌شود.» آندروود هروقت به نفعش نباشد تمام قانون‌ها و توافق‌های مرسوم دنیای سیاسی آمریکا را برهم می‌زند – یا به قول خودش میز را چپه می‌کند – کاری که آمریکایی‌ها در عرصهٔ بین‌المللی زیاد انجام می‌دهند. این قاعده‌ها متناسب با سلسله مراتبِ طبقهٔ حاکم چیده‌اند و به طول کلی در راستای حفظ منافع این طبقه چیده شده‌اند. درحالیکه آندروود هیچ منافع مشترک و همدلی‌ای با آنها ندارد.

فرانک چطور به قدرت می‌رسد؟

او یک جوان باهوش از طبقهٔ محروم آمریکایی است. درس می‌خواند و به طبقهٔ متوسط ارتقا پیدا می‌کند و با ازدواج با دختر یک میلیارد آمریکای وارد طبقهٔ اشراف می‌شود. او یکی دو جا در قسمت‌های نخستین سریال می‌گوید که «من همان اول فهمیدم که در سیاست بدون پول به‌جایی نمی‌رسم. برای همین دنبال یک زن پولدار می‌گشتم.» که البته از قضا این زن جفت خوبی از آب در می‌آید.
ماجرای رابطهٔ این زوج هم بسیار نمادین است. همانطور که آنها در سیاست همهٔ قاعده‌ها را می‌شکنند، در زندگی زناشویی هم به این نتیجه می‌رسند که باید رابطه‌شان «فراتر» از یک ازدواج سنتی باشند. درنتیجه از قاعده‌های مرسوم ازدواج عبور می‌کنند و یک بار در فصل دوم و یک بار هم در همین فصل چهارم بیننده را شگفت‌زده می‌کنند.

واقعیتِ سیاست

یک بار در دانشگاه یکی از وزیران سابق فرانسوی میهمان کلاس درس «تبلیغات سیاسی» بود. ازش پرسدیم که آیا ماجراهای سریال خانهٔ پوشالی اغراق‌آمیز نیست؟
او در پاسخ با لحنی خیلی عادی گفت : «نه! رابطه‌ها در دنیای واقعی سیاست خیلی از این هم خشن‌ترند و من وقتی این سریال را می‌دیدم با خودم گفتم چقدر در بازنمایی واقعیت احتیاط و محافظه‌کاری کرده.»

 

Previous post ۴۳درصد اصلاح‌طلب پراکنده، ۲۰درصد اصولگرای منسجم / تحلیل نظرسنجی ایسپا
Next post این آقا را می‌شناسید؟

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *