به تازگی نتایجِ نظرسنجی‌ای از سوی ایسپا منتشرشده است که رویکرد رای‌دهندگان را در انتخابات پیش رو نشان می‌دهد.
طبق این نظرسنجی که در تهران صورت گرفته، بیش از ۶۰ درصد تهرانی‌ها اعلام کرده‌اند که در انتخابات شرکت می‌کنند. این رقم بالایی برای این شهر است (مقایسه کنید با انتخابات شورای شهر دوم که به زحمت به مرز ۱۵% می‌رسید و مجلس هفتم و هشتم که در محدودهٔ ۳۶% و ۳۰% نوسان داشت). بی‌تردید – و با توجه به اینکه این نظرسنجی در تاریخ ۲۵ بهمن انجام شده – این میزان تا روز انتخابات نیز افزایش پیدا خواهد کرد. پس می‌توان با احتیاط نتیجه گرفت که مشارکت در کل کشور به مرز ۸۰ درصد خواهد رسید.

بنابر همین نظرسنجی، مجموع هواداران اصلاح‌طلبان و اعتدال‌گراها به ۴۳% می‌رسد، در برابرِ ۲۰%اصولگراها و محافظه‌کاران. بقیه هم گفته‌اند که هوادار هیچ‌کدام نیستند.

wp-1455796398954.jpg

تحلیل :
با توجه به همین رقم‌ها چند به چند نکته می‌توان اشاره کرد :

اول اینکه به‌نظر می‌رسد که اصولگراها کمی رشد هوادار (علنی) داشته‌اند.
دوم اینکه، درحالیکه تعداد مجموع اصلاح‌طلبان دوبرابر اصولگراهاست، اما تعداد کسانی‌که گفته‌اند به فهرست اصلاح‌طلبان رای می‌دهند کمتر بوده (۱۸ در برابر ۲۴ درصد). این تفاوت را می‌شود اینگونه تفسیر کرد که اصلاح‌طلبان در تبلیغات خود موفق نبوده‌اند.
جامعه‌شناسیِ هواداران اصولگرایی اینگونه است که زیاد نیاز به اقناع ندارند و فرمان از بالا را راحت‌تر می‌پذریند. اما هواداران اصلاح‌طلبان سخت‌تر اقناع می‌شوند. در همه جای دنیا محافظه‌کاران ساده‌تر و پیشرفت‌گراها سخت‌تر اقناع می‌شوند. درحالیکه معمولن تعداد محافظه‌کاران کمتر است، اما منسجم‌تر عمل می‌کنند.

نکتهٔ سوم اینکه این وسط بین ۳۰ تا ۴۰ درصد هم رای خاکستری و سرگردان وجود دارد که احتمال اینکه به سبد اصلاح‌طلبان ریخته بشود خیلی زیاد است. اما آنها کماکان سرگردان مانده‌اند. تجربه نشان داده که هموار افزایش مشارکت به نفع اصلاح‌طلبان بوده‌ است.

نتیجه:
با توجه به اینکه کمتر از یک هفته فرصت مفید باقی مانده است، علاوه بر فعالیت فشردهٔ هواداران اصلاحات، باید یک شک تبلیغاتی به جامعه وارد شود. وگرنه – اگر به نظرسنجی ایسپا اعتماد کنیم – شیبِ قانع شدن و حتی خبردارشدنِ اصلاح‌طلبان برای رای دادن به لیست واحد اینقدر سریع نیست که در روز انتخابات به حد مطلوب برسد.

راهکار:
برای این منظور تنها راه ممکن ورود سریع خاتمی و روحانی به انتخابات است. این ورود بهتر است از راه‌های خلاقانه صورت بگیرد. مثلن روحانی یک دیدار سرزده به مجلس (یا یک مکان نمادین دیگر) داشته باشد و آنجا با خبرنگاران صحبت کند و با حضور در مجلس نظرش را در مورد انتخابات پیش رو بیان کند. (البته الان مجلس تعطیل است. اما همینکه رییس‌جمهوری به مجلس تعطیل برود خودش خبرساز می‌شود.)

همچنین آقای خاتمی نباید مثل دفعهٔ قبل در آخرین روز ویدئو بدهد. فرق انتخاب مجلس با ریاست‌جمهوری این است که برخلاف ریاست‌جمهوری که در تمام کشور ما یک نامزد واحد داریم، اما در مجلس با انبوهی از نامزدها و فهرست‌های شناخته نشده روبرو هستیم .

خلاصه اینکه ما همین الان به این شُک نیاز داریم. آقای روحانی هم نباید در رودربایستی گیر کند و در پرده حرف بزند. باید مثل احمدی‌نژاد و احمد جنتی بصورت صریح از هواداران و تفکرش دفاع کند.

باید همین شعارهای لیست اصلاح‌طلبان را تکرار کند و به مردم خط روشنی بدهد که به چه کسی رای بدهند.

وگرنه بسیاری از هوادارنش را در سردرگمی و پراکندگی رها کرده‌است.

Previous post آفتی بنامِ «چاره‌ای نداریم» – دو نمونهٔ تبلیغاتی مثبتِ منفی
Next post فصل چهارم خانه‌ی پوشالی؛ پیوندی نابودگر علیه طبقه‌ی اشراف

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *