Category: زندگی-خاطره
-
سیام خرداد٬ سلول و ندا
۲۶م خرداد بازداشت شدم و تا ۳۰م هیچکس خبرنداشت که کجا هستم و اگر بازداشت شدهام چه نهادی مرا بازداشت کرده است. البته پیشتر نزدیکانم را از احتمال بازداشتم آگاه کرده بودم. پدر و مادرم به روستایمان در بیرجند رفته بودند و پدرم خبر بازداشتم را از رادیو فردا شنیده بود. اولین بار٬ سیام خرداد٬ بعد…
-
ما سرافرازیم و اونا پشیمان
ما از خرداد ۷۶ تا الان به هرکی رای دادیم پشیمون نیستیم. شاید انتخابهای بهتری داشتیم٬ اما از اینکه چرا به فلانی رای دادیم پشیمون نیستیم. سال ۷۶ و ۸۰ که به خاتمی رای دادیم. سال ۸۴ به معین٬ کروبی و هاشمی رای دادیم. سال ۸۸ به موسوی و کروبی رای دادیم. اما اقتدارگراها را…
-
جایی درس خواندم که خیلیها پدر نداشتند
من از چهارم دبستان به بعد در مدرسهی شاهد درس خوندم. در این مدت یکی از سختترین روزهامون روز پدر بود. ما عدهی اندکی بودیم که پدر داشتیم٬ و یک عالمه رفیقی که پدر نداشتن. پدرایی که شهید شده بودن. یاد گرفته بودیم زیاد در مدرسه دربارهی «بابا» و هر چیزی که بهش مربوط…
-
نـابـودیِ سـامـانمـندِ انسـانیـت
ماری و ساندرا ردیف جلوی من نشستهاند و مدام باهم حرف میزنند و کر کر میخندند. استاد هم دارد دیدگاههای هانا آرنت را دربارهی «سامانهی تمامیتخواه» (سیستم توتالیتر) توضیح میدهد: «جامعهای که چیرهی سامانهی تمامیتخواه شده باشد٬ فرد اخلاقی در آن [جامعه] رو به نابودی میرود. در واقع این سامانهی تمامیتخواه است که فرد را…
-
وجدانمان بیدار نیست و به خوابش عادت کردهایم
وجدان بیدار ، کتابی که میرحسین موسوی از دورن حبس پیشنهاد کرده آن را بخوانیم یک دوست فرانسوی دارم که چند روزی پس از انتخابات خرداد ۸۸ بازداشت شده بود. ما جرای آشنایی ما از آنجا آغاز شد که گویا او نتوانسته بود مشکل روحی و روانیاش را با آنچه در دوران زندان بر او…
-
همه برای یکی…
ازم پرسید: – «اگه من ایرانی بودم اسممُ چی میذاشتی؟ یعنی اگه می خواستی یه اسم ایرانی برام انتخاب کنی.» یکم فکر کردم: – «شادی! اسمتُ میذاشتم شادی.» – «شادی یعنی چی؟» معنیشُ براش گفتم. مثل همیشه صورتشُ به سمت آسمون کرد و نرم خندید. یه قدم جلوتر رفتم: – «تو چی؟ اسم فرانسویمُ چی…
-
میخواهم مُحـرم بروم یـزد سینه بزنم
دوران کودکی و نوجوانیام، همیشه تجربۀ خوب و الهام انگیزی از ماه محرم داشتم. اسطورۀ امام حسین در راه زندگیام نقش کلیدیای بازی کرد و میکند. اما از میانۀ دهۀ هفتاد که آرام آرم سبک جدید مداحی وارد مراسم عزاداری شد، فاصلۀ من هم با این مراسم و حتی محرم بیشتر و بیشتر شد. واقعن…
-
پیام روشن بود؛ ما هنوز باهم هستیم
یا علی مدد – سید محمد خاتمی پیام خیلی روشن و کوتاه بود. همرزم برادرم بود و به نوعی در خانواده یادگار و نشانۀ اوست. سال ۶۳ با هم رفته بودند جبهه و او تنها برگشته بود. امروز بعد از مدتها باهم تلفنی صحبت کردیم. فضای گفتگوی تلفنی سنگین است. فقط میتوانی احوال پرسیهای معمولی…
-
سوسن شریعتی دربارۀ پدرش می گوید
< – – – – – – – – – – – – – – – – – – – بکارگیری یادداشتهای «روح سـوار» تنها با آوردن نام نویسنده یا وبلاگ مجاز است. Rooh Savar https://www.facebook.com/roohsavar http://www.youtube.com/user/roohsavaar http://blogs.rue89.com/regards-persans http://roohfrance.blogspot.fr/
-
برای تولدِ من و ندا
یکی از تولدهای من و ندا امروز دو روز از روزی که تو به دنیا آمدی و من پس فردای آن روز، پا به این جهان گذاشتم می گذرد. سال شصت و یک بود؛ بهمن ماه. فکر میکنم آن روزها خیابانها را آذین بندی کرده بودند برای اینکه به استقبال چهارمین سالروز پیروزی انقلاب بروند….