روح‌سوار

یادداشت‌های روح‌الله شهسوار

Category: زندگی-خاطره

  • من هم یک احمدی‌نژادم؛ فقط کمتر دروغ می‌گم

    مگه احمدی‌نژاد چی‌کار میکنه؟ سرمایه‌های مملکت رو به باد میده. درآمد سالیانۀ نفتی بیش از هشتاد میلیارد دلار رو طوری هزینه می‌کنه که انگار این مملکت هیچ پولی نداره. مردم در فقر و بدتر از اون، در بحران اقتصادی زندگی می‌کنن. فکر می‌کنین احمدی‌نژاد و دور و بری‌هاش دوست دارن که مردم ازشون ناراضی باشن؟…

  • قدمِ نو رسیده ات

    نیمه شب است و روزِ میلادت *** در راهروهای زایمانِ زندگی مان، تا صبح سراسیمه راه می روم تا تو یک بار دیگر به دنیایَم بیایی و من بگویم: قدمِ نو رسیده ات مبارک … < – – – – – – – – – – – – – – – – – – –…

  • ممد نبودی ببینی، میرحسین حصر گشته؛ خونِ یارانت …

    سخنانِ میرحسین عزیز در خرداد ماه 1361 در خرمشهر –اینجا– ، من رو به یاد سخنرانیشهاش پس از انتخابات می اندازه. طنین صدا و ادبیاتش همون صدا و همون ادبیات هست. البته هر کدام در زمانِ خودش به درستی جا افتاده. نخست وزیر دورانِ جنگ در میان رزمندگانِ فاتحِ خرمشهر میگه: «خرمشهر عزیز، زیارتگاهی خواهد…

  • استاتوس قشنگ احمد پورنجاتى در فيسبوك اش

    احمد پورنجاتی امروز در فیسبوک اش نوشت: جسارت نباشه، دوستان! از همین الان گفته باشم: من فردا 27 اردیبهشت، از کلله ی سحر تا بوق سگ سرم شلوغه؛ فرصت سر خاراندن ندام. چرا؟ … چون قراره پشت دیوار اتاق زایمان، هی قدم بزنم و سماق بمکم… تا خانم پرستار، با ناز و کرشمه بگه: “تشریف…

  • از رنجی که می برند، (برای کارگران و زحمت کشان)ـ

    یک همسایۀ ویئتنامی دارم. اولین باری که دیدمش ساعت 2 نیمه شب بود. در خونه در زد و درخواست کرد که صدای موسیقی رو کمتر کنم و یواشتر داد بزنم. گفت که کارگره و ساعت 5 صبح باید بره سر کار. خلاصه از اون به بعد دیگه هر دو سه شب یک بار همین آش…

  • چه کسی باید بازجویی بشه؟

    در دوران بازجويي, دوستي كه كارشناس پرونده بود, در موارد مختلفي روي من فشار استدلالي مياورد تا مواضع من رو متزلزل كنه و من رو به مرز اعتراف به اشتباههام بكشونه. يكي از اون مواردي كه خيلي تاكيد ميكرد, به خطر انداختن امنيت مردم در راه انداختن راهپيماييهايي مثل 25 خرداد و شبيه اون بود….

  • ترس از بيهودگي

    هرشب از ترس اينكه ممكنه در طول شبانه روز كار مفيدي انجام نداده باشم, مدت زيادي بيدار ميمونم. خيلي وقتا پيش مياد كه الكي خودم رو بيدار نگه ميدارم و دست اخر, هيچ كار مفيدي كه انجام نمي دم هيچ, از كارهايي كه بايد فردا انجام بدم هم ميمونم. گاهي ترس از بيهودگي, بيهودگي مضاعف…

  • من سن و سال ندارم

    1-   در طول زندگیم، هروقت که به خودم نگاه میکردم، همیشه در مورد خودم همین تصویر رو داشتم که الان دارم. منظورم اینه که هیچ وقت احساس کودکی، جوونی و یا پیری نمی کردم و نمی کنم. هیچ وقت احساس سن و سال دربارۀ خودم نداشتم و ندارم.  البته از این قضیه کم و بیش…

  • دوستانی که خانواده بودند

    نمی دونم چرا نصف شبی یاد یک چیزی افتادم. تو دوران دبیرستان یک جمع دوستانه داشتیم که الان هم از بهترین دوستان هم هستیم. اون موقع ها وقتی یکیمون شکست عشقی می خورد و دختره قالش میذاشت، بقیه عزادار می شدن. به طوری که تا یکی دو روز جوّ یک خانوادۀ عزادار بینمون حاکم بود….

  • ﭼﻪ ﺍﻭﺿﺎﻋﯿﻪ ﯾﺮﻩ

    ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯﺍ ﺑﻪ ﻫﺮﭼﯽ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ‌ﮐﻨﻢ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﻣﯿﻔﺘﻪ. ﻭ ﻣﺘﺎﺳﻔﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﭼﯿﺰﺍﯼ ﺑﺪﯼ ﻫﻢ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ‌ﮐﻨﻢ . ﻣﺜﻼ ﺩﯾﺸﺐ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ‌ﮐﺮﺩﻡ ﮐﻪ ﺍﮔﻪ ﺗﻮ ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ ﺍﺯ ﭘﻠﻪ ﻫﺎﯼ ﻣﺘﺮﻭ ﺑﯿﻔﺘﻢ ﭼﯽ ﻣﯿﺸﻪ. ﺧﻮﺏ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺍﯾﻦ ﺷﺪ ﮐﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﻻﻥ ﺍﻓﺘﺎﺩﻡ. ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯﯾﻪ ﮐﻪ ﺍﯾﻨﺠﻮﺭﯾﻪ ﺍﻭﺿﺎﻉ. ﺗﻮﺭﻭﺧﺪﺍ ﻧﮕﯿﻦ ﺑﻪ ﭼﯿﺰﺍﯼ ﺧﻮﺏ ﻓﮑﺮ ﮐﻦ!…