یک ویرجیانا ولف جلوم واستاده. با دست چپش که مماس با سینهء من هست، میلهء مترو را گرفته و با اون دست دیگش یک فلاسک کوچیک قهوه را محکم در دستش نگه داشته و به بدنش فشار میده. دقیقا زیر سینه هاش؛ که خیلی هم برجسته نیستن. من فقط گردن کشیده و موهاش که به […]
بسیجی بودن در پاریس
فرانسوا: وقتی میگی رژیم جمهوری اسلامی در ایران وجود خارجی نداره، من درست متوجه نمیشم یعنی چی! من: ینی حاکمیتی که در ایران سر کار هست یک رژیم سیاسی (به...