جمعهٔ گذشته، در آستانهٔ سال نو، کنفرانسی با موضوع « ایران : میراث انقلاب» برگزار کردیم. این کنفرانس به ابتکار «نامه‌های ایرانی» ( Lettres Persanes ) با همکاری «انستیتوی فرانسویِ پژوهش‌های روابط بین‌الملل» ( IFRI ) و به میزبانی گروه دوستی ایران و فرانسه مجلس سنا، و در محل سنای فرانسه برگزار شد.

در پنل اول من میزبان سه نفر بودم. آلن فراشون (Alain Frachon)، روزنامه‌نگار فرانسوی که در زمان انقلاب خبرنگار خبرگزاری فرانسه در ایران بوده و بسیاری از رویدادها را از نزدیک مشاهده کرده است. فراشون همچنین در سالهای جنگ نیز دوباره به ایران برگشته و از نزدیک تحولِ ایران و ایرانیان را شاهد بوده است. او هرچند که بعدها رییس این خبرگزاری در واشنگتن می‌شود، اما بازهم رفت و آمد خود به ایران را تا زمان احمدینژاد ادامه می‌دهد. آلن فراشون همچنین از رزونامه‌نگارانی بود که با رییس حکومت نهم و دهم (و نه دولت) مصاحبه کرده است.

به نظر فراشون غربی‌ها هویت ایرانی را خوب نمی‌شناسند و به‌همین دلیل در رودررویی با ایران مشکل دارند. از نظر او هویت ایرانی آمیخته‌ای مستحکم از فرهنگ پیشا اسلامی بعلاوهٔ اسلام شیعی است.

آلن فراشون : «انقلاب ایران لحظه‌ای باورنکردنی از طراوت روشنفکری است.»
آلن فراشون : «تمام جهان پشت سر تجاوز به نظام جدید ایران [بود].»

 

آزاده کیان جامعه‌شناس ایرانی‌الصل که او هم به نوبهٔ خودش انقلاب ایران را تجربه کرده است در طی این کنفرانس به بازخوانی تحول‌های ساختاری در نظام حاکم پس از انقلاب پرداخت. او با اشاره به تظادهای ساختاری در نظام جمهوری اسلامی ایران، اهمیتِ جنبهٔ جمهوریت نظام و نقش رای مردمی در مشروعیت دولت و حکومت را بررسی کرد.

آزاده کیان « نظام جمهوری اسلامی، چند وجهی/چندپاره، مردمی و نهادینه‌شده است.»

حمزه غالبی نیز در این این میزگرد با بهره‌گیری از سندهای مختلف در زمینه‌های اجتماعی و سیاسی و ژئوپولیتیک، به بررسیِ منافع ملی ایران پیش (از دوران دولت صفویه) و پس از انقلاب پرداخت. غالبی که فعالیت سیاسی در ایران را در کارنامهٔ خود دارد و امروز در زمینهٔ مشاورهٔ سرمایه‌گذاری فعالیت دارد، در این میزگرد نشان داد چه چیزهایی در این زمینه‌های منافع ملی ایران و حوزه‌های ژئواستراتژیک تغییر کرده‌اند و چه چیزهایی تغییر نکرده‌اند. بنابر نتیجه‌گیری وی، در حوزهٔ داخلی تحول عظیمی بوجود آمده است. اما در زمینه‌های خارجی و منافع استراتژیک ایران، از زمان صفویه تا کنون تغییر بنیادینی صورت نگرفته است و ایران، به‌رغم نظام‌ها و حاکمیت‌های سیاسی متفاوت، همواره همان خط مشی را دنبال می‌کند.

در دومین بخش از کنفرانس «ایران : میراث انقلاب» ، سه اقتصاددان به بررسی جنبه‌های مختلف اقتصادی پساانقلابی ایران پرداختند. در این میزگرد، مهرداد عمادی تحول روند نوسازی در پیش و پس از انقلاب را با تاکید بر اقتصاد کلان ایران بررسی کرد، تی‌یِری کُویل (Thierry Coville) اقتصاددان فرانسوی با توجه به نمونهٔ «بنگاه‌های اقتصادی خانوادگی» تلاش کرد فضای کسب و کار پس از انقلاب را واکاوی کند. حمزه عربزاده جمالی اقتصاددان جوان و استاد دانشگاه در پاریس نیز در این میزگرد به توضیح وضعیت حال حاضر شاخص‌های اقتصادی ایران پرداخت.


در سومین بخش از این کنفرانس، نهال تجدد و عسل باقری به ترتیب ادبیات و سینمای پیش و پس از انقلاب را بررسی کردند. البته نهال تجدد بیشتر از نگاهِ یک ایرانی مهاجر و رابطه‌اش با تصویر ایران در غرب به این موضوع پرداخت. عسل باقری، نشانه‌شناس و پژوهشگر سینما، با بررسی تحول نقش زن در سینمای ایران به بررسیِ مهمترین هنر مدرن ایرانی پیش و پس از انقلاب پرداخت. از نظر عسل باقری، زن در سینمای پیش از انقلاب – به جز چند مورد خاص – بیشتر نقش زینتی و حاشیه‌ای و ابزاری داشته‌است. در سالهای نخست پس از انقلاب زن به‌ناگهان از سینما حذف می‌شود. اما آرام آرام راه خود را تا تبدیل شدن به سوژهٔ اصلیِ این هنر طی می‌کند. بصورتی که امروز زن در مرکز سینمای ایران قرار دارد.

در یادداشت بعدی تلاش خواهم کرد دلیل برگزاری چنین کنفرانسی را توضیح دهم.

 

Previous post میزِ ژان-پل سارتر
Next post بازگشت به انقلاب، راه پیشرفت

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *