چندی قبل از سالروز کودتای ۲۸ مرداد، به طور بسیار اتفاقی به چند شمارهٔ بسیار قدیمی از روزنامهٔ فیگارو برخوردم. با نگاه به تاریخ این روزنامه‌ها متوجه شدم که مربوط به سال ۱۹۵۳، سال کودتای ایران هستند. با دقت آنها را ورق زدم و به چند مطلب و گزارش دراینباره برخوردم. مطلب‌هایی که برخی از آنها تیتر یک روزنامهٔ فیگارو را به خود اختصاص داده بودند.

تیتر یک صفحهٔ «خارجه»ی روزنامهٔ فیگار بتاریخ ۷ شهریور ۱۳۳۲

ملاقات سفیر شوروی با زاهدی

تیتر اصلی مطلب : ژنرال زاهدی در ماه آینده مذاکره‌ها با بریتانیای کبیر را آغار خواهد کرد.

تیتر مطلب دوم : شوروی‌ها به ایران قرض می‌دهند

روزناتمهٔ فیگارو در این گزارش به ملاقات لاورنتی‌یِو، سفیر شوروی در ایران با سرلشکر زاهدی می‌پردازد. این دیدار درحالی صورت می‌گرفته است که همزمان لوی هندرسون سفیر آمریکا در ایران در حال مذاکره با شاه بوده است. احتمال دارد که هردوی گفت‌وگوها حول یک موضوع بوده باشد : «پیشنهادهایی به ایران که به وی امکان بدهد اقتصادش را جلو ببرد».

«طبق اطلاعات تایید نشده، شوروی [ممکن است] به ایران پیشنهاد تهیهٔ مواد غذایی بصورت نسیه داشته باشد.» یعنی شوروی مواد غذایی ایران را تامین کند و ایران پولش را بعدا بدهد. گزارش فیگارو خاطرنشان می‌کند که « مسکو خواستار توسعهٔ تبادل‌های اقتصادی است، بدون اینکه بدنبال پرداخت پول فوری [از سوی ایران] باشد». در همین مطلب به گزارشهای تایید نشده‌ای از پیشنهادِ کمکِ ۵۰ میلیون دلاری از طرف آمریکا به ایران اشاره شده است.

بازار بدنبالِ تاجگذاریِ شاه

در بخش دیگری از این گزارش به نقل از روییترز، به تمایل بازار تهران به تاجگذاری شاه در مراسمی با «عظمت شرقی» پرداخته شده است. بنابر این گزارش، در واکنش به تصمیم شاه برای به تاخیرانداختنِ این مراسم، تومار بزرگی در بازار تهران برای درخواست از محمدرضا پهلوی به برگزاری مراسم تاجگذاری تهیه شده است. شاه دلیل این تاخیر را «مشکل‌های اقتصادی مملکت» اعلام کرده است. اما بازاریان یک طاق نصرت بزرگ به طول ۱۰ متر  در بازار تهران ساخته‌اند و طومار درخواست تاجگذاری از شاه را در آن محل قرار داده‌اند. طاق نصرتی که به تصویرهای بزرگ محمدرضا شاه آذین شده است.

سرانجام در آخرین بخش از این گزارش، به سخنان رادیویی زاهدی نیز اشاره شده است. نخست‌وزیر کودتا در سخنانش مصدق را به «مقروض کردن کشور» متهم کرده است.

«بازار» در اعتصاب، «توده» در خیابان

چند ماه بعد، در گزارشی دیگر در این روزنامه به‌تاریخ ۱۳ نوامبر ۱۹۵۳ (۷ شهریور ۱۳۳۲)، به واکنش‌های مردمی به دادگاه مصدق اشاره شده است.

در گزارشی از «گاستون فورنیه» که در تهران مستقر است، به تظاهرات بزرگی اشاره می‌شود که در روز ۱۲ نوامبر (۶شهریور) در تهران برگزار شده است. این تظاهرات با «اتحاد عجیب» حزب توده و بازار سازماندهی شده که دو کشته و صد و چهل بازداشتی در پی داشته است. روزنامه‌نگار فرانسوی تاکید می‌کند که «همه می‌دانستند که امروز اتفاقی رخ خواهد داد». در این گزارش به تعطیلی بازار و بسته بودن درب مغازه‌ها در اعتراض به دادگاه نیز اشاره شده است. یک نوع اعتصاب همگانی. این گزارش ساختگی و نمایشی بودنِ تومار تاجگزاری در بازار را که چند ماه پیش صورت گرفته بود نشان می‌دهد.

در این مطلب، گزارشِ فورنیه از دادگاه مصدق نیز در نوع خود جالب است. او با اشاره به دفاعیه‌های مصدق، سخنان مصدق را به «آواز قو» تشبیه می‌کند. کنایه از کسی که می‌داند کارش تمام است، اما حرفش را با صدای بلند فریاد می‌زند. فورنیه دفاعیه‌های نخست‌وزیر سابق ایران را « ترکیب هوشیارانه‌ای از ظرافت، حیله‌گری، خوش‌بیانی، و باور عمیق [به اعتقادهایش]» به تصویر می‌کشد. مصدق با تسلط مثال‌زدنی بر قانون و حقوق، دفاعیه‌هایش را «بدون خشم و بدون کنیه، همچون حقوقدانی که نگران عدالت است» بیان می‌کند. در مقابل، دادستان با لحنی «خشک و سرد» به او پاسخ می‌دهد.

راهبردِ دوگانهٔ مصدق در دادگاه

البته گزارشگر فیگارو به نکته‌ای دیگر نیز اشاره می‌کند که در گزارش‌های ایرانیان کمتر دیده می‌شود. آنهم راهبرد دوگانه‌ای است که مصدق پیش گرفته است. بخش نخست که را پیشتر اشاره کردیم به تاکید روی جنبه‌های حقوقی پرونده‌اش اختصاص دارد. اما بخش دوم راهبرد مصدق به پیش کشیدنِ گاه و بیگاهِ جنبه‌های احساسیِ ماجرا می‌انجامد. بطوریکه مصدق اعلام می‌کند که «شاهْ دوست و حامیِ وفاداری بهتری از او ندارد». او همچنین به خدمت‌هایش به میهن اشاره می‌کند و می‌گوید بجای محاکمهٔ دشمنان اصلی وطن [خارجی‌ها] چرا من را محاکمه می‌کنید. روزنامه‌نگار فرانسوی این راهبرد را برای کسی که با حکم اعدام روبرو است، روشی هوشمندانه می‌پندارد.

ساکت شو !

در روز ۲۵ نوامبر هم در گزارشی کوتاه به واکنش مصدق به اتهام «بی‌خدایی» از سوی حسین آزموده، دادستان عمومی دادگاه نظامی تهران پرداخته است. در این گزارش به واکنش مصدق به آزموده اشاره شده است. متهم خطاب به دادستان گفته است «ساکت شو !» و وی را به تحریک احساسات مردم متهم کرده است.

Previous post جای خالیِ مردم در تاریخ مشروطه
Next post دکتراگراییِ افراطی – آیا وزیر اقتصاد باید نظریه‌پرداز هم باشد؟

2 thoughts on “آخرین «آوازِ قو»ی مصدق در روزنامهٔ فیگارو – اخبارِ پسا-کودتای ۲۸ مرداد

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *